بی تو ، هرگز!
بر خلاف آنچه در ابتداى بروز اختلاف و ناسازگارى به نظر مى رسد ، طلاق ، تنها راه حل نیست .
طلاق ، شاید آسانترین راه باشد ، ولى هرگز بهترین و عاقلانه ترین راه حل براى ناسازگاری ها نیست ، به خصوص اگر در شرایط عصبانیت و خشم به آن اقدام شود.
از این رو ، طلاق ، از منفورترین حلال هاى الهى به شمار آمده است .هر چند جایز است ، ولى بسیار ناپسند است.
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: هیچ چیز ، از آنچه خداوند متعال آنها را حلال قرار داده است ، نزد او از طلاق ، منفورتر و ناپسندیده تر نیست:
ما من شى مما احله الله عزوجل ابغض الیه من الطلاق ...(1)
و در سخنى دیگر فرموده است : هیچ چیز نزد خداوند ، مبغوض تر و نكوهیده تر از خانه اى نیست كه در اسلام ، با جدایى (و طلاق ) خراب شود.(2)
طلاق ، از منفورترین حلال هاى الهى به شمار آمده است .هر چند جایز است ، ولى بسیار ناپسند است.
كودكانى كه بى سرپرست ، یا محروم از محبت پدرى یا مادرى مى مانند ، از نظر تربیتى مشكل پیدا مى كنند و از نظر عاطفى دچار كمبود مى شوند. اغلب نیز نامادرى یا ناپدری نمى تواند خلاء عاطفى فقدان مادر را در كودكان بى پناهى كه سایه شوم طلاق بر سرشان افتاده است ، پر كند.خود زن و شوهرى هم كه از هم جدا مى شوند ، اغلب گرفتار بحران ها و مشكلات عجیب و فراوانى مى شوند كه قبلا هرگز فكر آن را هم نمى كردند.
طلاق ، نوعى آوار است كه بر سر افراد خانواده فرو مى ریزد و بنیان خانواده را ویران مى سازد. خانه خرابى در سایه طلاق ، یعنى این !
رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) به مردى گذر كرد و از او پرسید: زنت را چه كردى ؟گفت : یا رسول الله ! طلاق دادم .فرمود: بى آنكه بدى و بد رفتارى داشته باشد؟گفت : آرى ، بدون بد رفتارى و بدى .سپس آن مرد ، زن دیگرى گرفت . پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله ) او را دید. پرسید:چه كردى ؟ گفت : ازدواج كردم .سپس ، بعد از مدتى او را دید و پرسید: با زنت چه كردى ؟ گفت : طلاقش دادم .حضرت پرسید: بى آنكه بدى و اشكالى داشته باشد؟گفت : آرى .
بار دیگر رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) او را دید و او از ازدواجى دیگر و طلاقى دیگر خبر داد. رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) فرمود:
خداوند ، دشمن مى دارد (یا لعنت مى كند) هر زن یا مردى را كه اینگونه باشند.
ان الله عزوجل یبغض (او یلعن ) كل ذواق من الرجال و كل ذواقة من النساء(3).
یعنى ازدواج نه بر اساس بنیان نهادن یك قانون مستحكم و بى خلل ، و طلاق نه از سر ناسازگارى و عدم امكان ادامه زندگى مشترك و به عنوان آخرین راه حل ، بلكه بر اساس هوسرانى و تجربه كردن زنهاى مختلف و شوهرهاى متعدد.این گونه نگاه به زندگى ، به بازیچه گرفتن زندگى است .
زندگی هاى تلخ تر و شكننده تر پس از طلاق ، عبرت خوبى براى كسانى است كه با بروز كوچكترین ناهماهنگى در زندگى، پاى طلاق را به میان مى كشند.
ابتداى آتش فساد ، یا طلاق یك جرقه است.این جرقه ، رفته رفته شعله مى شود.
زین سبب ، باید از بروز این جرقه بیم داشت.
ورنه ، شعله ساقه هاى خشك رامى كشد به كام خویش
مى دهد به دست باد.
مى رود هر آنچه بوده ... هرگز این چنین مباد ،
هرگز این چنین مباد!
مى توان ، باز در كمین صبح روشنى نشست
مى توان ستاره وار
روشناى شب شد و رهى به خانه ها گشود
مى توان
ظلمت طلاق را از چهره حیات خویشتن زدود
مى توان ،
خوب بود و خوب بود.
خیمه عفافى كه به نام كانون خانواده ، که با هزار رنج و امید و آرزو بر پا مى شود را باید سر پا نگاه داشت و از وزیدن تند بادهایى كه این خیمه را بر هم مى زند جلوگیرى كرد و اگر هم طوفانى وزیدن آغاز كرد ، باید چنان با تدبیر و دور اندیشى و متانت عمل كرد كه این خیمه از هم نگسلد و این كانون از هم نپاشد.
پی نوشت ها :
1- فروغ كافى ، ج 6،ص 54.
2- وسائل الشیعه ، ج 15،ص 266.
3- میزان الحكمه ، ج 5، ص 547، (به نقل از فروع كافى ، ج 6، ص 54).
منبع : تلخیص شده از كتاب " الفباى زندگى (آشنایى با اصول و عوامل تحكیم خانواده ) "
نویسنده : جواد محدثى
تنظیم برای تبیان:داوودی
مقالات مرتبط :